در دل روایت‌ های سینمایی، موضوعاتی وجود دارند که با وجود تلخی و پیچیدگی‌شان، جذابیتی خاص را داراست؛ قماربازی و شرطبندی از جمله همین موارد هستند.

قمار در ایران، چه در گذشته و چه در دوران معاصر، همواره با پیچیدگی‌های فرهنگی، مذهبی و اجتماعی همراه بوده است. در ایران قدیم، بازی‌هایی مانند تخته نرد، گاه با شرطبندی همراه می‌شدند و در محافل خاصی رواج داشتند، اما نگاه عمومی به قمار اغلب با احتیاط و حتی تقبیح همراه بود، به‌ویژه با تاثیر آموزه‌های دینی. در دوران جدید، با گسترش اینترنت و فضای مجازی، شکل‌های نوینی از شرط‌بندی—از سایت‌های شرط بندی آنلاین گرفته تا پیش بینی ورزشی—رواج یافته‌اند، هرچند همچنان در چارچوب قانونی و اخلاقی کشور ممنوع و پرچالش‌اند. این تضاد میان جذابیت و ممنوعیت، قمار را به موضوعی پرکشش برای روایت‌های هنری و سینمایی تبدیل کرده است؛ جایی که شخصیت‌ها در مرز میان وسوسه و سقوط قدم می‌زنند.

قماربازی تنها در زندگی واقعی با هیجان، ریسک و گاه سقوط همراه‌ است، بلکه در سینما نیز بستری فراهم می‌کنند برای نمایش کشمکش‌های درونی، تصمیم‌های سرنوشت‌ساز و تقابل میان شانس و اراده. در سینمای ایران، پرداختن به این موضوع با ظرافت‌های فرهنگی و اجتماعی خاصی همراه بوده است؛ گاه در قالب درام‌های انسانی، گاه با نگاهی انتقادی یا نمادین.

پیش از این نیز در نوشته هایی مانند ۱۰ فیلم سینمایی با موضوع قمار به اینگونه از آثار در سینمای جهان نیز پرداخته شده است. در ادامه، نگاهی خواهیم داشت به چند نمونه از آثار ایرانی که این مضمون را دستمایه‌ی روایت خود قرار داده‌اند: در این پست ۴ اثر سینمایی شامل ۲ فیلم ایرانی قدیمی (به اصطلاح فیلمفارسی) و ۲ فیلم کوتاه که در دوران معاصر ساخته شده اند و توسط مجله لیلاج انتخاب شده اند معرفی می گردند.

فیلم ایرانی – قمار و شرط بندی

سه قاپ

فیلمی ایرانی به‌کارگردانی و نویسندگی زکریا هاشمی ساخته سال ۱۳۵۰ است. این اولین فیلم بلند هاشمی در مقام کارگردان بود. از بازیگران فیلم می‌توان به ناصر ملک‌ مطیعی، بهمن مفید، شهروز رامتین، حسین گیل، شهرزاد، یدالله شیراندامی و حسن خیاط باشی اشاره کرد.

برزو (ناصر ملک‌ مطیعی) و زن جوانش (مروارید) تازه زندگی مشترکشان را شروع کرده‌اند و درحالی‌ که زن نیازمند توجه بیشتر شوهر است، برزو سرگرم قمار است. قمار و دعوا و گریز ادامه دارد تا آنکه برزو می‌ فهمد که زنش باردار است. او حالا تصمیم می‌گیرد که دیگر قمار را کنار بگذارد. اما برای خواهر دوست و همپای همیشگی قمارهایش، علی (بهمن مفید) خواستگار آمده و خانواده او به مقداری پول نیاز دارند. همچنین در این رابطه برای آشنایی با سه قاپ مطالعه نوشته قاپ بازی توصیه می شود.

فیلم سینمایی سه قاپ

در فیلم سینمایی سه قاپ، قمار نه فقط یک سرگرمی یا انحراف، بلکه استعاره‌ای از زندگی در حاشیه است؛ جایی که آدم‌ها برای بقا، دست به بازی‌هایی می‌زنند که همیشه برنده ندارد. شخصیت‌ها در این فیلم با نوعی بی‌قراری و ناامیدی درگیرند، و قمار به‌عنوان راهی برای فرار از واقعیت تلخ‌شان جلوه می‌کند. فیلم با فضایی خاکستری و روایت تلخ، نشان می‌دهد که در دنیای قاپ‌بازها، شانس همیشه باخت را در آستین دارد.

لیلاج

فیلم سینمایی لیلاج به نویسندگی و کارگردانی ایرج قادری می باشد که توسط سازمان سینمایی پانوراما در سال ۱۳۴۵ ساخته شد. کودک بخاطر جدایی مادر و پدرش سرگردان و معاشر افراد ناباب شده و به قمار روی میکند، او بعدها به طور ناشناس وارد خانه مادرش شده که شوهری قمارباز دارد.

در آنجا علاقه ای فیمابین او و دختر مادرش به وجود می آید اما جوان در ماجرایی همه ی هستی خود را از دست می دهد و وقتی ناامید و مایوس دست از زندگی شسته است مادرش او را شناخته و از آن پس زندگی تازه ای در کنار هم آغاز می کنند.

فیلم سینمایی لیلاج

در فیلم سینمایی لیلاج با نگاهی شاعرانه و در عین حال تلخ، قمار را به‌عنوان نماد وسوسه و سقوط اخلاقی به تصویر می‌کشد. شخصیت اصلی، درگیر انتخاب‌هایی می‌شود که مرز میان هنر، عشق و انحراف را محو می‌کنند. قمار در این فیلم نه فقط مالی، بلکه احساسی و معنوی است؛ نوعی شرط‌بندی روی ارزش‌ها و باورها. فضای فیلم با موسیقی و رنگ‌پردازی خاص، حس تعلیق و اضطراب را به‌خوبی منتقل می‌کند.

قمارباز

یک فیلم کوتاه داستانی، ساخته کریم لک‌ زاده است. لک ‌زاده این فیلم را در سال ۱۳۹۴ ساخت و توانست موفقیت‌های زیادی را با آن کسب کند. در یک زمستان سرد و در هوای مه ‌آلود یک روستای کوهستانی، دو قمارباز یک قمارباز پیر را بی‌هوش می‌کنند و به کلبه دورافتاده‌اش می‌برند. حالا هر سه بر سر زندگیشان قمار می‌کنند.

فیلم کوتاه قمارباز

در فیلم کوتاه قمارباز، با شخصیتی مواجهیم که در پی جبران گذشته، وارد دنیایی می‌شود که قواعدش را نمی‌شناسد. فیلم با نگاهی روان‌شناختی، نشان می‌دهد چگونه میل به کنترل سرنوشت می‌تواند انسان را به دام بازی‌هایی بی‌رحم بیندازد. قمار در اینجا نه فقط یک عمل، بلکه یک وضعیت ذهنی است؛ نوعی اعتیاد به ریسک، که آرام‌آرام همه چیز را از شخصیت اصلی می‌گیرد. روایت فیلم با ریتمی آرام اما پرتنش، مخاطب را درگیر سقوط تدریجی شخصیت می‌کند.

بچه خور

در این فیلم ابتدا با پسری مواجه می شویم که بر سر حبس کردن نفسش معرفی می شود و در ادامه اتفاقاتی را در اتاقی که محل قمار است و مملو از دود سیگار و مشروبات الکلی است به نمایش می گذارد، فیلم کوتاه بچه‌ خور یک تصویر عریان از بخشی از واقعیت های زیر پوست جامعه‌ ارائه می‌دهد.

فیلم کوتاه بچه خور

فیلم کوتاه بچه‌ خور با روایتی کوتاه اما تاثیرگذار، قمار را در بستر فقر و بی‌پناهی کودکان به تصویر می‌کشد. در این فیلم، قمار نه به‌عنوان انتخاب، بلکه به‌عنوان اجبار اجتماعی مطرح می‌شود؛ جایی که کودکان قربانی تصمیم‌های بزرگ‌ترها می‌شوند. فیلم با کمترین دیالوگ و بیشترین حس، تصویری از دنیایی می‌سازد که در آن حتی بازی، بوی خطر می‌دهد. قمار در «بچه‌خور» نماد بی‌عدالتی است؛ بازی‌ای که کودکان هیچ‌گاه نباید در آن شرکت کنند، اما ناخواسته درگیرش می‌شوند.

جمع بندی

قمار در سینمای ایران، فراتر از یک کنش ممنوعه یا هیجان‌انگیز، به بستری برای واکاوی روان انسان، نابرابری اجتماعی و بحران‌های اخلاقی تبدیل شده است. فیلم‌هایی که به این موضوع پرداخته‌اند، هر یک از زاویه‌ای متفاوت، چهره‌ی پنهان قمار را به تصویر کشیده‌اند: گاه به‌عنوان راه فرار از واقعیت تلخ، گاه نماد وسوسه‌ای درونی، و گاه به‌عنوان مکانیزمی بیرونی که افراد را به بازی‌ای ناخواسته می‌کشاند.

در این آثار، قمار نه صرفا یک فعالیت مالی، بلکه استعاره‌ای از تصمیم‌گیری‌های پرریسک در زندگی است؛ انتخاب‌هایی که می‌توانند سرنوشت فرد را دگرگون کنند. شخصیت‌ها اغلب در مرز میان امید و سقوط حرکت می‌کنند، و همین تعلیق، روایت‌ها را پرکشش و انسانی می‌سازد. سینمای ایران با پرداختن به این مضمون، نه‌تنها به نقد اجتماعی و روان‌شناختی پرداخته، بلکه توانسته است با حفظ ظرافت‌های فرهنگی، تصویری چندلایه از انسان در مواجهه با وسوسه، فقر، و سرنوشت ارائه دهد.

این فیلم‌ها نشان می‌دهند که قمار، در نهایت، فقط بازی با پول نیست؛ بلکه بازی با اعتماد، عشق، اخلاق و گاه حتی با جان آدمی‌ست. و در این بازی، همیشه کسی هست که چیزی را از دست بدهد— حتی اگر تاس به نفع آن ها بر زمین بنشیند.